اين بار ژول ورن دست به کشفيات علميتخيلي نميزند، بلکه در لباس نويسندهاي پليسينويس قد علم ميکند. بعضي صحنهها نفس خواننده را بند ميآورد؛ صحنهي جنگ ميان ملتهاي گوناگون در دانوب و نبرد دو سرنشين کرجي با دزدان.
دليل علاقهي من به اين کتاب، تزريق وقايع تاريخي به خط سير داستان است و اينكه علاوهبر داستانهاي شخصي اين دو نفر، جنگ عثماني، بلغارستان، روسيه و صربستان روي رود دانوب به خوبي شرح داده ميشود.
ناخداي دانوب/ نويسنده: ژول ورن/ مترجم: فروردين پارساي/ ناشر: انتشارات دبير
پدرام عسکريمرقي، 16ساله از تهران
رتبهي اول تير ماه
وقتش رسيده كمي پسته بشكنيم/ عكس: ياسمنسادات شريفي، 16ساله از اراك، رتبهي اول تير ماه
- تربيت پدر و مادرها؟ فكر خوبي است!
انصافاً با اسم کتاب هم وسوسه نميشويد آن را بخوانيد؟! نميخواهيد پدر و مادرتان را تربيت کنيد؟ ميدانستم ميخواهيد! من هم ميخواهم! كتاب داستان پسري است که ميخواهد کمدين شود، ولي پدر و مادرش ميخواهند هرچه آرزوي برآورده نشده دارند، او و برادر کوچکش آنها را برآورده کنند.
خود شما اگر والدينتان هرگونه موبايل، هدفون، امپيتري، کامپيوتر، لپتاپ و خلاصه تمام لذتهاي ناب زندگي را به نام اين آتوآشغالها از خانه شوت کنند و بعد با لبخند، شما را به پيادهروي خانوادگي دعوت کنند، چهكار ميکنيد؟
اين کتاب به شما ياد ميدهد آن کار را نکنيد، در عوض ببينيد اين پسر باهوش و مشاور 13سالهاش چه ميکنند و بعد از آن براي زلزلهي 200 ريشتري هم آماده خواهيد بود!
چگونه پدر و مادر خود را تربيت کنيم/ نويسنده: پيت جانسون/ مترجم: رضي هيرمندي/ ناشر: انتشارات هوپا
آيهسادات آذريان، 13ساله از دزفول
رتبهي دوم تير ماه
ماهي بالاي درخت/ عكس: سارا نجفي، 16ساله از سروستان، رتبهي دوم تير ماه
- داستان مرغ تنها
«كيتلين»، دختري است که بيماري آسپرگر دارد. برادرش كه تنها دوست و راهنمايش است، در حادثهي تيراندازي در مدرسهاش کشته ميشود. کيتلين از اجتماع دور و از شلوغي متنفر است و حالا بايد بدون برادرش، با دنياي بيرون روبهرو شود.
مرغ مقلد همان کيتلين است. وقتي با موقعيتهاي مختلف روبهرو ميشود، تلاش ميکند همان کارهايي را انجام بدهد که برادرش يادش داده است.
تصوير روي جلد كتاب برايم جالب است؛ تصوير دختري غمگين. داستان هم غمگين است. لحظههايي که کيتلين از رفتارهاي برادر مردهاش تقليد ميكند، بغض گلوي آدم را ميگيرد. دوستيابي و اجتماعيشدن، همدلي و كمك به ديگران و داشتن انگيزه، نكتههاي مثبت كتاب هستند.
مرغ مقلد/ نويسنده: کاترين ارسکين/ مترجم: کيوان عبيديآشتياني/ ناشر: نشرافق
صبا انصاري، 17ساله از تهران
رتبهي دوم تير ماه
بندبازان/ عكس: مليكا غلامي، 13ساله از تهران، رتبهي دوم تير ماه
- كنسرو ديوانه
تا حالا شده وسط حساب و کتاب رياضي يا درسهاي بيسروته كتاب جغرافيا، آنهم با يک معلم غرغرو با شمارهي پاي 43، به سرتان بزند مدرسه را رها كنيد و به جنايتکاري خبره تبديل شويد؟! شده ديگران به برنامهريزيهايتان بخندند و ببرندتان پيش يک روانشناسِ رواني؟ شده يک شب تا صبح با يک غول زرد حرف بزنيد؟
اگر بچهي ديوانهاي نباشيد، حتماً ميگوييد نه. اما شايد هم باشيد و کسي جز خودتان از خيالات دربارهي دنياي جنايتکارها و غولها خبر نداشته باشد! شايد هم من و شما مثل توکا، نوجوانِ به ظاهر خلوچلي باشيم، همراه يك دل مهربان که براي جنايتکارشدن يا نشدن سر دوراهي مانده. شايد هم يک روز غولي کمکمان کرد تا تواناييهايمان را بشناسيم و از کتاب گينس سر دربياورديم.
کنسرو غول/ نويسنده: مهدي رجبي/ ناشر: نشر افق
متينه خداوردي، 16ساله از تهران
رتبهي اول مرداد ماه
جامجهاني در جواديه/ عكس: فاطمه ابويساني، 14ساله از ابويسان، رتبهي اول مرداد ماه
- دنياي كودكانهي «پيتر پن»
«پيتر پَن»، طنز غريبي دارد؛ در عين تلخي، شيرين است و در عين باورناپذيري، قابل لمس. بيشتر به يک تابلوي نقاشي شباهت دارد که در خلق آن، «ج. م. بري» هرچه طرح و رنگ و نقش که دلش ميخواسته، بدون هيچ قيد و بندي روي بوم پاشيده است.
کمتر چيزي در اين داستان پيدا ميشود که بتوانيد آن را با عقل و منطقتان جمع بزنيد؛ از تمساحي که ساعت قورت داده بگيريد تا گروهي از بچههاي گمشده که ميخواهند شر دزدان دريايي را براي هميشه از سر دنيا کم کنند. هيچکدام از اينها در دايرهي عقل و فهم آدميزاد نميگنجد، بااينحال اين تخيل افسارگسيخته آنقدر زير دندانتان مزه ميکند که ميتوانيد تا آخرين کلمه از آخرين صفحهي داستان، لذت ببريد.
در دنياي نويسنده، جهان جايي کودکانه است و در دنياي کودکان هرچيزي ممکن است اتفاق بيفتد و هر اتفاقي هم ممكن است لطيفه يا شوخي خندهداري باشد.
پيتر پن/ نويسنده: ج. م. بري/ مترجم: مهدي غبرائي/ ناشر: انتشارت مركز
سيدمحمدصادق کاشفيمفرد، 17ساله از كرج
رتبهي اول مرداد ماه
احتياط كنيد! پرندهها پاي سفرهي صبحانهاند/ عكس: نازنين حسنپور، 16ساله از تهران، رتبهي دوم مرداد ماه
- آسانسور بزرگ شيشهاي در فضا
هنوز هم که به دو پيرمرد و دو پيرزن معلق در آسانسور بزرگ شيشهاي فکر ميکنم، خندهام ميگيرد. صاحب کارخانهي شکلاتسازي با اعتمادبهنفس زيادي «چارلي» و خانوادهاش را سوار آسانسور ميکند و آنها را اشتباهي به فضا ميبرد؛ جايي که موجودات فضايي منتظر نشستهاند كه آدمي مسيرش را اشتباه برود و حسابش را برسند.
وقتي اين کتاب را ميخواندم، حسابي غرق هيجان ميشدم، مدام با خودم ميگفتم نکند آدمفضاييها پيروز شوند و آسانسورشان را خراب کنند و آنها با سرعت سقوط کنند و روي چيزي که نبايد، فرود بيايند. اما تواناييهاي آقاي صاحب کارخانه را نميشود دستکم گرفت.
حتي اگر از موجودات فضايي وحشتناك و آسانسور بزرگ شيشهاي و خانوادهي بامزهي چارلي خوشتان نيايد، مطمئنم که محو رابطهي صميمي چارلي و پدربزرگش ميشويد که چهطور در آن هياهو از هم غافل نميشوند و همديگر را دوست دارند.
چارلي و آسانسور بزرگ شيشهاي/ نويسنده: رولد دال/ مترجم: محبوبه نجفخاني/ ناشر: نشرافق
مريم بدرود، 16ساله از شهريار
رتبهي دوم مرداد ماه
تئو فرار ميكند/ عكس: فاطمه موسوي، 15ساله از كرج، رتبهي اول شهريور ماه
- بيرون ذهن ملودي
«ملودي» نميتواند مثل آدمهاي معمولي حرف بزند، اما مثل آدمهاي معمولي اطرافش را درک ميکند و احساساتش را بروز ميدهد. حتي مثل بقيه از تکرار و يکنواختي خسته و کلافه ميشود. هرچند ديگران نتوانند منظورش را درست بفهمند.
ملودي چيز زيادي نميخواهد. نميخواهد برايش دل بسوزانيم. فقط ميخواهد خودش را باور کنيم؛ خودِ خودش را. او براي ثابتکردن خودش مبارزه ميکند.
شخصيت داستانيِ ملودي درست شکل گرفته، البته نبايد از نقشِ خانم «وي» غافل شويم. او ملودي را درک مي کند و بيشتر از پدر و مادرش ميتواند کمکش کند. کاش دربارهي خانم وي بيشتر ميدانستيم. شايد تجربهاي دارد که در همراهيکردن ملودي کمکش ميکند وگرنه چه دليلي دارد که او را خوب درک کند و برايش وقت بگذارد؟ براي اين موضوع بايد دليل قانعکنندهاي وجود داشته باشد.
بيرون ذهن من/ نويسنده: شارون اِم. درِيپر/ مترجم: آنيتا يارمحمدي/ ناشر: انتشارات پيدايش
مرضيه کاظمپور از پاكدشت
رتبهي دوم مرداد ماه
- شگفتي زندگي
«شگفتي»، داستاني است با چند راوي. بخشهاي گوناگون داستان از ديد شخصيتهاي متفاوت روايت ميشوند. راويها از خودشان، از «آگي» و اولين ديدارشان با او ميگويند و هرکدام بخشي از زندگي آگي را تعريف ميكنند.
آگي، نقص جسماني دارد. از وقتي بهدنيا آمده، 27 عمل جراحي انجام داده و دوست دارد هميشه هالووين باشد تا کسي صورتش را نبيند. با اين حال، او با قيافهاش کنار ميآيد. ممکن است نااميد شود، اما باز هم تلاش ميكند.
اينکه داستان چند راوي دارد، کمک ميکند كه خواننده شخصيتها را بهتر بشناسد و دليل کارهاي خوب و بدشان را بفهمد.
شگفتي/ نويسنده: آر.جي.پالاسيو/ مترجم: پروين عليپور/ ناشر: نشرافق
عكس و متن: نرگس زارعي، 13ساله از تهران
رتبهي اول شهريور ماه
- فرار از دست مادر و پدرها
«تئو» پسر ماجراجويي است، اما تنها علاقهاش به ماجراجويي او را وادار به فرار نميکند. دليل اصلي اين کار، کلافهشدن از مشکلاتي است که مادر و پدرش با هم دارند. اين کتاب براي نوجوانان است، اما براي بزرگترها هم مفيد است. تئو به بزرگترها نشان ميدهد کارهايشان چهقدر ممكن است روي فرزندانشان تأثير بگذارد.
تئو فرار ميکند/ نويسنده: پتر هرتلينگ/ مترجم: گيتا رسولي/ ناشر: محراب قلم
فاطمه موسوي، 15ساله از كرج
رتبهي اول شهريور ماه
- روايت جويي از جنگ
اسب مزرعه در دشتهاي سرسبز انگليس، ناگهان از جبهههاي جنگ در فرانسه سردرميآورد. او از جنگ جان سالم بهدرميبرد و همراه صاحبش به خانه برميگردد.
«جويي» اسبي زيبا و تنومند است و اتفاقهايي را که از ابتداي تولد تا پايان جنگ جهاني اول برايش رخ داده، روايت ميکند. همهي ما ميدانيم جنگ ناخوشايند است، اما تنها کساني که در آن زندگي کرده و جنگيدهاند، آن را درک ميكنند. جويي يکي از آنهاست.
او دربارهي چيزهايي ميگويد که هيچگاه از جنگ گفته نشدند و کنار پيکرهاي بيجان دفن شدند. سرتاسر داستان حس دوستي و صلح را منتقل ميکند، حتي زير باران گلوله و توپ، ميان خندقها و سيمهاي خاردار.
اسب جنگي/ نويسنده: مايکل مورپورگو/ مترجم: پروين عليپور/ ناشر: نشرافق
عكس و متن: اميرحسين خزايي، 15ساله از شهرري
رتبهي دوم شهريور ماه
نظر شما